بهار آمده بود
تو رفته بودی
مین بچینی
بهار آمده بود
تو رفته بودی
مین بچینی
مدت هاست که در این آدرس هستم .
آدرس فیس بوک من :
https://www.facebook.com/atefeh.sarfeju
پی نویس نیم ساعت پس از منتشر کردن مطلب بالا : و الان می بینم همان بهتر که دیگه اینجا نیستم. چون تا این پست امروز را ثبت کردم بلاگفا تمام پست های سال 93 مرا پراند. غیب شدند. همون اتفاق خرداد 92 دوباره تکرار شد. همان اتفاقی که زحمات 6 سال وبلاگ داری مرا هدر داد. همان بهتر که بلاگفا را ترک کردم.
دگمه های چشم ات را باز کن
جهان
عریان تر از آن است
که تو را
حوا ببینند
آدم برفی
شبیه تو می گرید
مردی
که در من مرد
1)
غمگین ام
چون شعری
که از یاد شاعرش
می رود
2)
دیر شدی
آن قدر
که نمی دانم
با این همه
زلیخایی ام چه کنم
3)
نه این که دستم رو شده باشد
نه
روزها ست
گلی برای پوچ شدن ندارم
به زودی شکایت خواهم کرد
خواهان اشد مجازات می شوم
برای آیینه ی تمام قدی که
هر روز
به تمامیت ارضی تن ام
تجاوز می کند
هزار اتفاق نیفتاده توی موهام در کمین است .
.
.
.
بنویس : با همین شکم که گرسنگی را می خورد
فکری که کله ام را پا کرد
همین بغض ها هم کنارش باشد باشد می شود رعد
برقی که به لب های تو بزند برای فراموشی خوب است / نیست
شدن برای همین روز ها بود
که تو سهمی از جهان هفت روزه داشته باشی
دنیا آمدم هم کار شاقی بود که هیچ ترکشی مادر نزایید در شکم
ابرها را بتکان پشت پلک ها جایی برای وسمه نمانده
بتکان یا اصلن بترکان تا می توانی
به کجای قانون بر می خورد
کودکی در گهواره
شش ماهه
علی اصغر هم که باشد باز مهریه دینی ممتاز است / بود
شد که نامم بانوی آب نشد
عدالت را دیروز در کوچه ی علی چپ دیدم پا برهنه
برای برهنه های مدار صفر درجه زیر فقر سوت می زد
حالش خوب بود و می گفت :
تو باور نکن
بیا برای قاف نان آوری کنیم
زبان ورزی که استخوان ندارد
ملخ خا هم سبز می شوند وقتی
مار از قاف و نون از زهر سرک می کشد
سمی که به تو خورانده بودند دست کمی از ترکش برادم نداشت
تو سوم شدی ولی
فباس هم پای یک دستی و بی دستی اش ایستاد
تا نامه هایش را به آخرین استگاه رساند
پایش سرید
همین بابت بوسه ها خطادار شد
داور آف ساید را پنالتی خطاب کرد
حالا تو بگو نون و قاف برای یتیم ها پدری می کند ؟
حیف از عباسم ...عباس ...عبا ...عب / زینب برای سر بریده بارید و
من عاشق پای سریده ی بی دست
به گیسوانم رسید
دستی
و شاعر مرد
----------------------------------------------------
2)
چه وقت تعبیر می شوی
در انقباض تن ام
امروز 24/4/92
سلام
روز هشتم خرداد (8/3/92) وارد وبلاگم که شدم هیچ اثری از کامنت ها
ندیدم . مطلبی یک سطری نوشتم که : " برای کامنت های وبلاگم چه
اتفاقی افتاده ؟" و کلمه ثبت را کلیک کردم . پس از تایید و مشاهده تیک
سبز به وبلاگم برگشتم اما با کمال تعجب دیدم هیچ مطلبی بر روی وبلاگم
مشاهده نمی شود جز لوگو و حاشیه و لینک ها. تمام آرشیو مطالبم پرید.
مجددن اقدام به ثبت مطلب نمودم اما حتی امکان ثبت مطلب جدید هم
نبود. یعنی هیچ سرویسی نداشتم. وبلاگی که 6 سال تمام برای حفظ و
نگهداری آن تلاش کردم. حالا به این روز افتاده که می بینید. هیچ و هیچ .
تنها راه ارتباط با مدیر بلاگفا ایمیلی ست که در قسمت ارتباط با ما نوشته
شده. چند بار ایمیل زدم. به وبلاگ شخصی شان هم سر زدم و کامنت
گذاشتم. اما تا حالا که حدود 20 روز می گذرد هیچ جوابی نگرفتم. متاسفانه
نسخه پشتیبان هم از مطالبم ندارم. بعد از 2 سال سهل انگاری و تنبلی در
صدد بودم کار هایم را جمع آوری کرده و برای چاپ اقدام نمایم. اما حالا من
مانده ام با دستی خالی ! از دوستان تقاضا دارم اگر اطلاعاتی در این مورد
دارند با کامنت راهنمایی کنند . ممنون.
------------------------------------------------
امروز نوشت : 4 تیرماه .
جناب "ستار" اگر ممکنه در مورد سایت "الف" که در کامنت تان از آن نام بردید لطفا لینک آدرس شان را هم بگذارید. یا آدرس شان را. در ضمن آدرس و نشانی خودتان را هم لطف کنید ممنون می شم. من خیلی متوجه کامنت آخرتان نشدم. برای همین فعلا تایید نکردم. سپاس
...................................................................................................
امروز نوشت : 6 / 4 / 92
انگار فقط من نبودم که این اتفاق برای وبلاگم افتاد. به سایت " الف " مراجعه کردم و متوجه شدم که بسیاری از .بلاگ های دیگر کاربران بلاگفا در همان روز های اوایل خرداد به این مشکل برخوردند . برای نمونه یکی از کامنت های مطلب " نا پاسخگو بودن بلاگفا " رو در اینجا کپی پیست می کنم. فقط می تونم بگم بلاگفا سرور امنی برای ثبت مطالب نیست. باید فکری دیگر کرد.
نمونه کامنت :
از 200 پست نسخه پشتیبان دارم با هماهنگی مهندس شیرازی برای آنها فرستاده ام بلکه در این باره مساعدت کنند. برای تهیه مطالب روستایی وبلاگم حدود 4 ماه تمام صبح و عصر در روستاها مشغول گردآوری اطلاعات بوده ام. به صورت مستقیم و غیر مستقیم 150 میلیون ریال تا بحال هزینه کرده ام.
.